English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (5978 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
distress calls U فریادهای درماندگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
animal distress calls U فریادهای درماندگی حیوان
Other Matches
distress U داغ دل
distress U توقیف مال متخلف و دادن ان به قبض طرف زیان دیده تامین خواسته یا محکوم به اضطرار
distress U توقیف
distress U ضبط قانونی
distress U مضطرب کردن محنت زده کردن
distress U پریشانی
distress U اندوه
distress U محنت تنگدستی
distress U درد
distress gun U شلیک خطر
signal of distress U شلیک خطر
distress gun U شلیک توپ هنگامی که کشتی درخطراست
day distress signal U مشعل اعلام خطر در روز
service calls U شیپور جمع عمومی
calls indicator U نمایشدهندهزنگتلفن
curtain calls U کف زدن حضار
curtain calls U بازگشت هنرپیشگان به صحنه
service calls U شیپور خدمت
police calls U استمداد پلیس
frequency of calls U تراکم مکالمه
frequency of calls U تراکم ترافیک
alarm calls U فریادهای هشدار
toll calls U مخابره تلفنی خارج شهری
trunk calls U اتصال تلفنی بین دومشترک
trunk calls U مکالمه مشترکین از طریق ترانک
roll-calls U حاضر و غایب کردن
the pot calls the kettle black U دیگ بدیگ میگوید رویت سیاه
He who pays the piper calls the tune . U بی مایه فطیر است
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com